کسانی که در ساری قدمت زندگی و اشتغال اجتماعی و سازمانی دارند، با نام نماینده خدوم شهروندان ساروی در شورای اسلامی شهر ساری، شادروان سید علی بهروش به اندازه کافی آشنا و مانوسند و بی تردید یکایک شهروندان از این نام آشنا، بیوگرافی کوچکی در حافظه خود به ثبت رسانده و در یک جمله اینکه، همه شهروندان او را می شناسند!
یکی او را دبیر بهروش می نامد، یکی او را در قامت مدیرکل تربیت بدنی بیاد می آورد، یکی او را در ستاد انتخاباتی یکی از نمایندگان ادواری ساری در مجلس می شناسد، یکی او را فعال زمان جنگ می داند، یکی هم او را در شورای اسلامی شهر ساری ملاقات کرده و خلاصه اینکه، شادروان سیدعلی بهروش، شناسای مردم شهر ساری و حتی مازندران بوده و در یک جمله می توان گفت که "بهروش، نامی ماندگار برای خطه همیشه بهار و یادی جاودان برای استان مازندران" است.
انگیزه او برای به خدمت به مردم و تعالی و توسعه شهر زادگاهی اش، احساس مسئولیت در برابر آرمانها و ارزشهای اعتقادی و اخلاقی، وسعت نظر ایشان در باره مسائل و خلاصه اینکه همت و تلاشی که برای حل مشکلات مردم از خود نشان می داد، از او چهره ای ماندگار ساخته بود که خود بخود مورد احترام مردم بود و با کمترین تبلیغ موفق به جلب اعتماد مردم برای تکرار حضور در ادوار شورای اسلامی شهر ساری می شد.
ادب اجتماعی؛ منش اخلاقی، اصالت خانوادگی، صداقت رفتاری، احساس مسئولیت های سازمانی، دغدغه های مردمی، قابلیتهای مدیریتی، خلاقیتهای فردی، وسعت بینش، گنجایش پذیرش، صحت روش، تداعی آرامش، علاقه به خدمت، فداکاری و همیت، روشنای ذهنیت، عشق به ولایت و ارادت به روحانیت و مرجعیت از جمله صفات و مختصاتی بود که در مروادت با ایشان قابل ملاحظه و دیدنی بود!
تیزهوشی و بصیرت اجتماعی در راس مختصات مدیریتی او بود و غالباً واقف به کنه قضایایی بود که با آنها مواجه می شد و از این رو با همه ساده دلی ها، هرگز ساده لوحی نداشت و امکان دور زدن او در مراودات اداری فراهم نمی شد.
عدالت پیشگی، انصاف ورزی، مهربانی، دین داری و وجدان کاری در او موج می زد و با همه مشغله های سازمانی و اجتماعی و این همه مرابطات مردمی، از برنامه های معنوی و عاطفی اش هرگز نمی کاست و حضور خود را در محافل مذهبی با قوت تمام توسعه می بخشید و حقیر کع توفیق مراودات گسترده حضوری و تلفنی با ایشان داشتم در طول این همه سال حضور در مناصب مدیریتی، هرگز تغییر منفی در او مشاهده نکردم و بعبارتی می توان گفت که همیشه ایشان را بالاتر از موقعیت و مسئولیتی می دیدم که یدک می کشید و مکنت های دنیایی هم ایشان را از این رو به آن رو نمی کرد!
شادروان بهروش، فردی بسیار مصمم و قاطع بود و هرگز در مسئله ای دمدمی مراجی نمی کرد و پای حرفی که می زود و قولی که می داد و نظری که داشت، تا اخر می ایستاد، حتی اگر تنها می شد و این مسئله بارها و بارها در زندگی اش تکرار می شد و در این راه گاهی بهترین دوستانش را هم با همان مواضع اصیلش مواجه می کرد.
ادبیات تند و قاطع اداری و مصاحبه های آزادمنشانه او با رسانه ها و بیان صریح اللهجه مطالبات بحق ساری و شهروندان ساروی در جلسات و اعتراض به نحوه توجه و پردازش های مالی مدیریت استان به ساری و افشای اسرار و اسنادی که به توسعه ساری کمک می کرد، همه و همه گویای فهم درست او از مسئولیت وکالت و نمایندگی مردم و نیز صداقت او در تحقق وعده های انتخاباتی به مردم بود.
ایشان وامدار کسی نبود، زیر بلیط کسی نمی رفت، منت دار کسی نمی شد، با کسی عقد اخوت دائمی نمی بست، قبل از آنکه دلداده کسی باشد، به مرام او می اندیشید، اما وقتی به کسی ایمان پیدا می کرد، پای اعتقادش به آن فرد می ایستاد و شایعات و فشارها هم در او اثری نداشت!
بلحاظ تفکرات جناحی و سیاسی هم ایشان فرد مستقلی بود و بجز به مقام شاخ ولایت، هیچ وابستگی به هیچ فرد نشان نمی داد و از این نظر می توان زندگی سیاسی او را نیز کاملاً سالم ارزیابی کرد و او را ولایتمدار و مردمدار دانست که انصافاً ساده و بی غل و غش بود!
مرحوم بهروش، فرد خیری بود که غالباً نیکوکاری هایش را در زمینه های رسیدگی به فقرا و نیازمندان و نیز تامین جهیزیه و مایحتاج دختران دم بخت و درمان بیماران نیازمند و نیز جشن عاطفه ها و گلریزان، پنهان و مخفی و بدون تبلیغات انجام می داد و خیلی ها بواسطه محبت ها و مرحمت های ایشان، نیازهای زندگی روزمره خود را مرتفع کرده و استقلال مالی و اجتماعی یافته اند.
ورزشکاران ساروی در تمام رشته ها، احساس مسئولیت ها، دلسوزی ها و کمک های مرحوم بهروش را از یاد نمی برند که ایشان چقدر برای تعالی بخشی به ورزش ساری، دارای انگیزه و دغدغه بود و همین چندماه پیش بود که در کمک به تیم فوتبال صنعت ساری که در خطر سقوط قرار گرفته و آقای فرشاد پیوس برای نجات این تیم ساروی به ساری آمده بود، به همراه قاضی یونسی و مهندس فرزانه و آقای کلبادی، ایشان چقدر تلاش می کرد تا مشکلات مالی تیم را در حد بضاعتش حل کند و چقدر کمک هم جمع و اهداء کرده بود و اگر چه نشد و تیم به دسته دوم سقوط کرد، اما ایشان خیلی برای فوتبالدوستان ساروی غصه می خورد و نگران بود.
در واقعه تلخ درگذشت برادر مرحومم، روحانی رزمنده، سرهنگ پاسدار، شادروان کاظمعلی رنجیر فرح آبادی نیز بارها و بارها شاهد حضور سرزده ایشان در منزل و مراسم متعدد بوده ایم که در نهایت فروتنی و صمیمیت حضور می یافت و با اصرار از ما می خواست تا برای مراسم ایشان، کاری صورت دهد و خدمتی بکند و همواره ما را بخاطر انکار و مقاومت ما شرمنده خود می کرد.
خلاصه اینکه ساری و شهروندان ساروی، یک نماینده خدوم و تمام عیاری را از دست دادند و از این لحاظ این نام باید در کنار خادمان بزرگ شهر به ثبت رسیده و گرامی نگه داشته شود تا برای همه خادمان امروز و فردای شهرمان ساری، یک الگو و یک اسطوره باقی بماند.
یاد غم انگیز او پسران خوش مرام او یعنی سید بنیامین و سید بهمن گرامی . ماندگار باد.